متن شعر مناجات با امام زمان، حاج حسن خلج:
کم کم دلم از این و از آن سیر می شود
با نام مهربان تو تسخیر می شود
این روز ها مدام به این فکر می کنم
درباره ی من و تو چه تقدیر می شود
هر روز پشت پنجره می ایستم و بعد
اشکی که دانه دانه سرازیر می شود
این خواب ها که همسفر هر شب من است
یک روز مو به مو همه تعبیر می شود
ابر بهارم یابن الزهرا
تا کی ببارم یابن الزهرا
ای اخرین مسافر دنیا کجایی
ای یوسف صحرایی زهرا کجایی
شاها نظر به ما کن ، لطفی بر این گدا کن
در یک قنون وترت آقا ما رو دعا کن
یابن الجسن کجایی .. یابن الحسن کجایی.. یابن الحسن کجایی
دلم هوای دیدنت کرد
یا طلعه الرشیده برگرد
ای روشنی بخش دلم تو آفتابی
کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی
یه سر اگه شد آقا بیا به روضه ما
تا از شرار آهت اتش بگیره اینجا
همراه خود ای بی قرینه
یه شب ببر ما رو مدینه
شاید مرا یک شب کنار خود نشانی
بالای قبر مادرت روضه بخوانی
روضه از آن جوانی که شد قدش کمانی
هم شد مویش سپید هم رویش ارغوانی