سفارش تبلیغ
صبا ویژن


متن روضه حضرت رقیه توسط حاج مهدی توکلی - متن سخنرانی و روضه استاد حاج مهدی توکلی


صلی الله علیک یا ابا عبدالله

امروز میخوام ببرمتون در خونه سه ساله امام حسین ع:

یه جمله میگم، روضه من امشب این باشه. من این روضه ها رو هم کم میخونم. یه وقت دختر گم میکنی، یه وقت پسر گم می کنی. دختر ناموسه. دختر گم کردن خیلی سخته. یه وقت میگی پسرم گم شده. یه وقت دخترت رو روز گم میکنی، یه وقت نصفه شب. به خدا سرت بیاد دیوونه میشی. فقط میدویی و میگی دخترم نصفه شب گم شده. حالا بگردی و بدویی تو بیابون. وقتی پیداش میکنی یه سیلی میزنی و میگی منودیوونه کردی. بیچاره شدم تو بیابون. حالا اگه یه غریبه بیاد این دختر رو پیدا کنه. زجر بیاد. انقدر تو این بیابون این زجر دوید. من معذرت میخوام. وقتی پیداش کرد موهاش رو گرفت از زمین بلندش کرد. من یه جمله میگم. این بچه رو آورد پرت کرد تو دامن زینب. تا اومد بغل عمش گفت عمه دیگه منو گم نکنی ها. من دیگه طاقت ندارم.

بازم بگم: 

راوی گفت دیدم خیمه ها آتیش گرفته و یه دختر 4 پنج ساله ای هم دامنش آتش گرفته. می دوه تو این بیابون و آتش گر میگیره. راوی گفت دلم سوخت میرم آتشش رو خاموش میکنم. گفت اسبمو تاختم همینکه بهش رسیدم ترسید. دستش رو گذاشت روی سرش گفت السلام علیک ایها الرجل. این یعنی چی که دستت رو بگذاری روی سرت سلام کنی؟ یعنی اینکه دیگه نزن. من طاقت ندارم. گفت از اسب پیاده شدم و آتیش رو خاموش کردم. گفت مرد عرب آب همرات هست؟ گفت خیلی برام تازگی داشت ببینم بچه ای که 3 روزه آب نخورده با آب چه می کنه؟ گفت یه ظرف آب بهش دادم. تا آب رو بهش دادم گفت گودال کدوم طرفه. گفت آخه بابام تا آخرین لحظه میگفت جگرم. آه . بابای منو تشنه کشتن.....

 



نویسنده : خادم اهل بیت » ساعت 12:53 عصر روز جمعه 95 آبان 14